کوچه ی لاله فروشان
کوچه ی لاله فروشان
آباد
گرچه بیگانگی اش سخت
توانفرسا بود
و دل از تنهایی
تنگ تر می زد و کم
حوصله تر می جنبید
یاد ن کوچه بخیر
که کم از کم گذران ما
نیز
به تماشای بهاری می
شد
که کم از کم به هم
آوازی ما
کاروانی زه شهید
آبادی
سبدی چند به دوش
قصه ی چند و غم تازه
ی چند
ارمغان می
اورد
خاط کوچگیانش خوشنود
!
که به شیدایی یک سینه
جنون
عشق را در وطن کوچک
دل
ده به ده دشت به دشت
به ریاضت به ثنا
میرفتیم
و به پهنای یک دره
نسیم
لاله را
جان فواره ی
دشتی را
زیب گهواره ی تن
میکردیم
زینت چاک یخن میکردیم
یاد آن کوچه بخیر
کز بر و دوش در و
دیوارش
بوی مردان خدا می آمد
چه حلاوتکده ی بود
خدا یارش باد
کوچه ی لاله
فروشان آباد !
۲۲
حوت ۱۳۶۳
No comments:
Post a Comment