2015/06/11


گر فریبد مردم چشمم بیاری بارها 
از که باید داشت چشم مردی عیارها 
خانه بر دوشم قبای خود کجا بر افگنم 
بر زمینم نیست جایی جز ستیغ دارها 
کو کجا شد گوهر یکدانه در بازار عشق 
جز متاع قلب ویران در کف غمخوارها 
در کنار مکر و بازار دغا خر مهره ماند 
قدر گوهر کس نداند در صدف طرارها 
تا نگه را سکه چشمان او بیتاب کرد 
می تپم درآتش امواج آن شرارها 
عشق آئین خدا و توتیای چشم ماست 
گر فریبد چشم مردم بعد ازین هم بارها
قهار عاصی

No comments: